بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لِلّٰهِ وسلامٌ علیٰ عبادِهِ الَّذینَ اصطَفیٰ.
تاریخ قرآن، به عنوان رشتهای کلان، جامع، علمی، فنّی، کاربردی و فراگیر در مجموعۀ علوم قرآنی، آنچنان که مقتضای تعریف علمی و منطقی آن است و شایسته و بایسته است که بتواند عهدهدار تبیین و تحلیل تمامی علوم و فنون و تحقیقات و مطالعات مرتبط با پدیداری و شکلگیری و پایداری و دورانمداری و جهانداری قرآن کریم در طول بیش از چهارده قرن و مانایی و جاودانگی قرآن عظیم تا پایان عمر جهان و تا ابدیّتِ زیست و زندگانی انسان باشد، همچنان در مرحلۀ حرف و حدیث و یادمان و گفتمان دانشیان و فرزانگان اهل قرآن، چشم انتظار جایگاه درخور و پایگاه مطلوب خویش مانده است.
به عبارت دیگر، تاریخ قرآن یک رشتۀ محوری و حسّاس و پربرکت و کارآمد در میان مجموعۀ علوم قرآنی میتوانسته است باشد و خواهد توانست؛ هرچند به رغم این موضوعیّت و اهمیّت باید گفت هرگز آنچنان که میبایست تأسیس نشده است و طبعاً همواره به صورت یک مبحث نه یک رشتۀ مستقل علوم قرآنی با آن مواجه شدهاند.
از سوی دیگر، «تاریخ قرآن» با قیافه و قدّ و قوارۀ وارداتی آن، با آنکه در جهان اسلام تلقّی به قبول شد و قَدر دید و بر صَدر نشست؛ در همان اَوانِ ورود، رشدش متوقّف گردید، و به رغم آنکه چندین دهه بر روزگارش گذشته است، سنّ و سالش بالا نرفته و از دوران کودکی و نوجوانی همچنان درنیامده و به حدّ بلوغ نرسیده است.
موسوعههای بزرگ و دائرةالمعارفگونۀ قدیم و جدید علوم قرآنی، همچون برهان و اتقان و مناهلالعرفان و دیگر جوامع علوم قرآنی جای گرفته در مقدّمههای متین و وزین تفاسیر، یا توزیع شده در اثنای مباحث تفسیری، نیز غالباً فاقد مباحثی مستوفا در زمینۀ تاریخ قرآناند، و عمدتاً به گزارش گزیدههایی از روایات و آراء و نظرات پیرامون نزول و کتابت و جمع و تدوین قرآن بسنده کردهاند. منابعی نیز که منفرداً و موضوعاً به مباحث تاریخ قرآن پرداختهاند، نوعاً از یک الگوی تکراری با رنگ و بوی روائی و تاریخی پیروی کردهاند، و ظاهراً در اندیشۀ سامان دادن به سامانهای جامع و متین برای پژوهشهای لازم در حوزۀ تاریخ قرآن، یا مُلتزم به پیروی از راه و روشهایی بنیادین برای پوشش دادن به مطالعات و تحقیقات مورد نیاز در ارتباط با مباحث تعیینکنندۀ تاریخ قرآن نبودهاند.
کتاب حاضر، برگردان فارسی مباحث تاریخ قرآن -البتّه بدون ذکر این عنوان- از کتاب القرآن المجید اثر گرانقدر قرآنشناس و ادیب و مورّخ و مفسّر بزرگ معاصر جهان اسلام، استاد محمّد عزّة دروَزَه است. این کتاب، به رغم صِغَر حجم و ظاهر بیپیرایه و بیادّعایش، درسنامهای از آزمون گذشته و آیینی کارآمد مشتمل بر راهبردها و راهکارهای مبتنی بر اصول و مبانی پژوهش، و طرحی روزآمد برای نظریهپردازی در حوزۀ تاریخ قرآن، و پایه و بنیادی مطمئن برای دستیابی به دانش کلان و جامع و آرمانی تاریخ قرآن است. نخستین بار، مترجم در آغاز اشتغال به تدریس در دانشگاه، در روزهای پایانی و گرم و خشک و خفقانآورِ تابستان 1357، با درک نیاز مبرم به درسنامهای اینچنین که بتواند پاسخگوی پرسشهای دانشجویان و قرآنپژوهان در کلاسهای درس تاریخ قرآن و محافل قرائت و تفسیر قرآن باشد، ناباورانه به جستجوی قفسهبهقفسه میپرداخت، تا اینکه به هدایت الهی بر این اثر میمنت اثر در کتابخانۀ بزرگ و بازِ دانشکدۀ الهیّات و معارف اسلامی دانشگاه تهران دست یافت.
هماینک، مدّت مدیدی است که خوشبختانه کلّ این مجموعه مشتمل بر چهار فصل همراه با ملحقات، جلد یکم از مجلّدات دورۀ کامل التفسیر الحدیث را که تنها تفسیر معتبر و شناخته شدۀ معاصر به ترتیب نزول است، به خود اختصاص داده است؛ امّا، در آن زمان، کتابی خُرد در قطع رُقعی با چاپی بس نامطلوب بود و نشانی از حتّی یکبار مراجعۀ پیشین بر خود نداشت؛ نشانهای که از چرایی نابسامانی مقالات و جزوات و کتابهای مطرح و مرجع در مظانّ درس و بحث تاریخ قرآن نشان داشت؛ کُتب و رسائلی که از حیث عناوین و القاب گردنفراز و آبرومند مینمودند، امّا از جهت ارائۀ محتوا و مطلب درمانده و تهیدست بودند، و از عهدۀ جوابگویی سادهترین سؤالات برنمیآمدند. طبعاً، ترجمۀ فارسی کتاب بیدرنگ به دست چاپ و نشر سپرده شد و پس از اندک مدّتی به چاپ دوّم و سوّم رسید. در فواصل کمیابی و نایابی نیز، در پرتو ایجاز و کمی حجم، از طریق تکثیر و زیراکس نشر آن استمرار مییافت. مترجم، همسوی و هماهنگ با مؤلّف، به هیچ روی مدّعی و مُنادی جایگزینی این وجیزۀ موجّز به جای مقالات و رسائل و کتابهای مختصر و مفصّل تاریخ قرآن نخواهد بود؛ امّا صادقانه و کمالگرایانه، مراجعه به این اثر و مطالعۀ آن را در کنار دیگر مدارک آموزشی و کمک آموزشی تأکید و توصیه میکند.
گفتنی است، این اثر را دست کم، در مقام مقایسه با دیگر آثار قدیم و جدید در عرصه مطالعات تاریخ قرآن، سه امتیاز است: یکی آنکه پدید آورندۀ این اثر یک مجاهد فرهیختۀ مسلمان فلسطینی است که قرآن را در سالیان زَجر و حبس و زندان حفظ کرده و از آن پس در مهجَر به تألیف این اثر همّت گماشته است. وی هرگز زبان بیان و بنان قلمش را به تعصّبات فرقهای و مذهبی نیالوده است. بر آیین پژوهش و شیوۀ نگارش وی، مَنِشی عالمانه و روشی محقّقانه حاکم است، و این واقعیت در همۀ آثار وی مشهود است که مؤلّف وحدت پایدار اسلامی را تنها راه رهایی و راز تعالی مسلمانان جهان و جهان اسلام، و دستیابی به این آرمان را تنها در پرتو حذف عناوین تفرقهآمیز و به دست فراموشی سپردن چالشهای تفرقهانگیز و تمسّک همه جانبه به قرآن و سنّت و عترت میسّر میداند. دودیگر آنکه در این اثر بر خلاف دیگر آثار عرضه شده در عرصۀ مطالعات تاریخ قرآن، تقلید از آثار دیگران بسیار کمرنگ است؛ و سهدیگر اینکه مأخذ قرار دادن مؤلّف، خودِ قرآن و متن متواتر آن را - قرائتاً و کتابتاً - در جهتِ حلّ و فصل بسیاری از مسائل تاریخ قرآن، کاملاً ابتکاری است، و مؤلّف با این نوآوری مبنایی و زیربنایی، راهی هموار را در پژوهش و نگارش تاریخ قرآن پیشنهاد کرده و پیش گرفته است که گذشتگان هیچگاه در چنین راهی گام ننهادهاند، و امید است که آیندگان ناگزیر در همین مسیر به طیّ طریق بپردازند.
بلطف خدا، اثر حاضر، ویراست چهارم کتاب تاریخ قرآن است که با طرحی نو و با تجدیدنظر سرتاسری از سوی مترجم با همکاری نشر صدوچهارده به عنوان چاپ اوّل از ارائۀ مجدّد کتاب به دنیای مطبوعات راه یافته است. از خداوند متعال برای همۀ ناشران و توزیعکنندگان این اثر پُربرکت، همچنین تمامی کسانی که تاکنون به اَنحاء گوناگون در راستای ترویج آراء و نظرات سازنده و برازندۀ استاد محمّد عزّة دَروَزه در حوزۀ مطالعات تاریخ قرآن کوشیدهاند، و از این پس نیز، پس از وقفهای چندین ساله، بار دیگر در این راستا خواهند کوشید، پاداش فراوان و جزای خیرِ درخورِ عزیزان اهل قرآن، خواستاریم و مشتاقانه هرگونه پیشنهاد و انتقاد را پذیراییم.
ربّنا علیک توکَّلنا واِلیکَ اَنَبنا واِلیک المَصیر. رَبَّنا اغفِرلنا ولاِخوانِنا الَّذین سَبَقونا بالایمانِ ولاتجعَل فی قلوبِنا غلّاً لِلَّذین آمَنوا، ربَّنا اِنَّک رَؤفٌ رحیم. ربَّنا لاتَجعَلنا فتنةً لِلَّذین کفروا وَاغفِرلنا ربَّنا، اِنَّک اَنتَ العزیز الحکیم.
تهران – چهارشنبه 22 بهمنماه 1399 – محمّدعلی لسانیفشارکی