بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله ربّ العالَمین. سبحان الله و الحمدلله ولا اِلهَ الّا الله والله اکبر.
علم قرائات و همزاد آن علم رسم المصحف افضل و اشرف علوم قرآنیاند؛ هرچند درخور این افضلیّت و اشرفیّت در طول تاریخ علوم و فنون قرآنی از توجّه و عنایت ویژۀ کارشناسان و متخصّصان آن حوزه برخوردار نبودهاند و نیستند. از سوی دیگر، همواره و در هر زمان و مکان، معدود متولّیانی با همّتی زایدالوصف و اهتمامی شایسته و کمنظیر به این دو حوزۀ فعّال و مؤثّر در ساز و کار فهم و تفسیر قرآن و تدبّر مثمر ثمر در قرآن، نظراً و عملاً پرداختهاند. کتاب حاضر نیز محصولی از همان درایت و عنایت است که از بدو تکوین و تا به اینجا که رسیده راهی طولانی را طی کرده است. اساس این اقتباس آنجا رقم خورد که بنا شد موضوع رسالۀ دکتری نگارنده «قرّاء سبعه و قرائات سبع» باشد. رساله تدارک شد و از لحاظ علما و فضلای دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران گذشت امّا برخلاف انتظار، با آنکه جایش کاملاً خالی بود، مدّت زمانی قریب بیست سال در همان وضعیّت نسخۀ تایپی رساله مرجع و مأخذ نوشتهها و نگاشتههای بسیار در ارتباط با موضوع آن گردید. رمضان المبارک 1431 سرفصل جدید برای این اثر رقم خورد و به لطف خدا این کتاب در دستور کار انتشارات اُسوه قرار گرفت و از گریبان گمنامی سربدرآورد و با وضعی مطلوب به زیور طبع آراسته شد و در کنار دیگر مطبوعات حوزۀ قرائات جایی بایسته به خود اختصاص داد. «درسنامۀ علم قرائات» امّا همچنان جای خالیاش محسوس بود و کتاب مفصّل از چاپ درآمده عملاً نمیتوانست کار درسنامه را بکند. طرحی نو میبایست درانداخته شود تا مباحث تحلیلی موجود در آن کتاب عیناً به درسنامه منتقل شود و تفصیلات دیگر در همان کتاب اصلی بماند و کتابی که پیش روی دارید عهدهدار پاسخگویی به این نیاز است.
«اختلاف قرائات»، موضوع این درسنامه و آن کتاب، در آغاز، در پرتو تدبیر حکیمانۀ نبيّ اکرم مبنی بر جواز گسترده و بدون قید و بند مختلف خواندن متن اِقراء شده و آموزش داده شدۀ قرآنکریم در میان مسلمانان صدر اوّل و مخاطبان نخستین قرآنِ تدریجاً در حال نزول پدیدار شد و بنابه طبیعت اختلاف رو به گسترش نهاد؛ چنانکه در عهد صحابه افزایش روزافزون داشت و در عهد تابعین و اتباع تابعین به حدّاکثر گسترش ممکن رسید، تا در آغاز سدۀ چهارم هجری چهارده روایت مشهور قرائات قرآنی شکل نهائی به خود گرفت. در عین حال، متن متواتر قرآن کریم از آغاز نزول تا به امروز برای جمیع مسلمین و در جمیع بلاد اسلامی یکسان و متّحد و بدور از هرگونه تصحیف و تحریف مطرح بوده و چنانکه در مکتب اهلبیت با آموزۀ کارساز «اقرؤا کما یقرؤ الناس» همراه شده است، در فضای اصطلاحات علوم قرآنی و تعبیرات مصطلح در حوزۀ علم قرائات «قراءة العامّة» و «عامّة القرآن» نام گرفته و در بلاد فارسی زبان با عنوان «سیاهۀ قرآن» و «قرائت سیاهه» شهرت یافته است و در طیّ قرون مختلف علمای اسلام بر این مطلب تأکید داشتهاند که «القرآن و القراءات حقیقتان متغایرتان» تا همگان بدانند قرآن و قرائات همیشه خرجشان از هم جدا بوده و کاری به کار یکدیگر نداشتهاند؛ نه «توقیفی» بودن و «وحی منزل» بودن و تغییر ناپذیر بودن قرآن مانع از پدید آمدن و گسترش یافتن قرائات و مَقارئ در حاشیۀ قرآن گردیده و نه «قرائات» و «اختیارات» و «روایات» و «طُرُق» مشتمل بر انواع متنوّع قرائات مختلف قرآنی توانستهاند بر مبنای مستحکم و ساختار عرشی و آسمانی و نفوذناپذیر متن متواتر قرآن خلل وارد بیاورند. کارنامۀ عملی اجتهادی ابن مجاهد نیز در رأس سدۀ چهارم هجری که بعدها «تسبیع سبعه» عنوان گرفت، چیزی فراتر از توصیف عالمانه و تصنیف هشیارانه و تألیف و تدوین زیرکانۀ ماحصل اختلاف قرائات نبود و ابن مجاهد هرگز «مسبّع سبعه» یا محدودکنندۀ روایات مشهور و مقبول و معتبر قرائات قرآنی به چهارده روایت نبود و هیچگاه به عنوان نظر شخصی یا صلاحدید شیخ القُرّائی چنین مقصد و مقصودی نداشت. شگفت آنکه خویشاوندی چهارده روایت مشهور قرائات قرآنی آن چنان پیوسته و نزدیک است که به درستی، چنانکه رجال بزرگ علم قرائات عنوان کردهاند، میتوان مجموع آنها را عبارت از «فرش الحروف» گستردۀ یک «قرائت واحد» از متن قرآن مجید تلقّی کرد.
تألیف کتاب قرّاء سبعه و قرائات سبع برای نخستین بار در محافل قرآنی فارسی زبانان، ابتدا حوزههای قرائات و اِقراء از عهد رسالت و دوران صحابه تا زمان تألیف کتاب السبعۀ ابن مجاهد در جمیع بلاد اسلامی شناسایی و معرّفی شد و زنجیرۀ ارتباطی حوزههای قرائات قاریان بزرگ هفتگانه و راویان چهاردهگانۀ مشهور ایشان ردیابی و گزارش شد و از راه بررسی و دستهبندی و پردازش انبوه اطلاعات گردآوری شده از منابع مربوطه، طبقۀ هریک از قاریان و مُقریان نام برده شده در حوزههای مزبور در میان طبقات ششگانۀ قرّاء از آغاز تا زمان ابن مجاهد معلوم و معیّن گردید. آنگاه، اصول هفت قرائت و چهارده روایت مشهور قرآنی بطور مشروح بیان و تبیین شد و زمینۀ آموزش بهینه و آسان اصول و فروع قرائات و روایات مشهور، موارد پُرتکرار از فرش الحروف قرائات به اصول هر قرائت منتقل شد و فرش الحروف «چارده روایت» مشهور در قالب یک سلسله جدول و تابلوی بهم پیوسته و مرتَّب شده برحسب ترتیب مصحف شریف نمایش داده شد که این قسمت از کتاب با توجّه به حجم قابل توجّه آن از کتاب به درسنامه منتقل نشد و از لینک https://quranlsn.ir قابل دانلود است.
اعتبارسنجی و تبارشناسی «چارده روایت مشهور قرائات قرآنی» نیز از نوآوریهای آن کتاب و این درسنامه است. در این بخش پیوندها و خویشاوندیهای آن قرائات و روایات با یکدیگر بررسی شده و فراتر از آن از کنگرۀ عظیمی که در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم در جای جای شهر بغداد تشکیل شده و نیز مجلس درس کسائی در مجمع القرّاء و دارالقرآن بغداد، رونمایی بهعمل آمده، همچنین، برجایگاه والای متن واحد متواتر و اختلاف ناپذیر قرآن تأکیدی دوچندان رفته است.
گفتنی است، تجربۀ عینی و عملی نگارنده از پرداختن به اختلاف قرائات پس از یک دوران پیشین که از نزدیک شدن به مطالعات دلپذیر و دلنشین در حوزۀ علم قرائات هراسان بود، چنین رقم خورد که در سیر مطالعاتی نظری و عملی اختلاف قرائات، پژوهشگران هرچه بیشتر پیش بروند، ایمانشان و اعتقادشان بر این مبنای تعالیم مکتب اهل بیت افزایش خواهد یافت که «انّ القرآن واحدٌ نزل من عند الواحد علی نبیٍّ واحد» و بهتر و سازندهتر این پیام خدای صاحب قرآن را درخواهدیافت که میفرماید: «و تمّت كلمت ربّك صدقاً و عدلاً لامبدّل لكلماته و هو السميع العليم».
امید است این درسنامه افزون بر اینکه طالبان دانش قرائات را به کار آید، این کارآیی را نیز داشته باشد که مباحث نظری علم قرائات و تکاپوهای عملی اثرگذار و کارساز در حوزۀ اختلاف قرائات را در محافل قرآنی بویژه نهادها و مؤسّسات فرهنگی هنری قرآنی بیش از پیش فعّال گرداند.
ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمةً انّك انت الوهّاب. ربّنا انّك جامع الناس ليوم لا ريب فيه انّ الله لا يخلف الميعاد.
تهران- کانون زبان قرآن
17 ربیع الاول 1442 مطابق با 13 آبانماه 1399
محمّدعلی لسانی فشارکی